آوری، که خودش را یک کتاب‌خوان مشتاق توصیف می‌کند، با وس، ستاره بازنشسته هاکی، برای شرکت در یک مسابقه در سراسر آمریکا همراه می‌شود. این تیم در مواجهه با چالش‌ها تلاش می‌کند تا اینکه ...

یک مادر جوان پس از تصادف وحشتناکی که به حافظه‌اش آسیب می‌زند، سعی می‌کند تکه‌های حافظه اش را جمع کند، اما به زودی شروع به شک می‌کند که بی‌احتیاطی شوهرش باعث رنج او شده است و ممکن است تمام خانواده‌اش همچنان در خطر باشند.

امی عکاسی است که به یک لژ دورافتاده سفر می کند تا به آبشارهای افسانه ای و راهنمای محلی خوش تیپ، مارک را پیدا کند. آنها برای یافتن آبشار عرفانی و کشف احساسات واقعی خود ماجراجویی می کنند و ...

داستان فیلم در مورد 4 جوان بیست و چند ساله است که در یک تخت خواب خالی از سکنه گیر کرده اند و این بدین معنی است که مرگ وحشتناکی در انتظار آن ها خواهد بود. آن ها با ترس و وحشت از توهم، باید اسرار تخت را قبل از اینکه دیر شود کشف کنند تا شاید شانسی برای زنده ماندن داشته باشند اما...

دو مأمور با هم همکاری می کنند تا یک فضاپیمای بیگانه را که تأثیرات مرموزی بر مردم دارد ، بررسی کنند...

برای نجات یک زندگی، آنا و هاستینگز باید دست به کاری غیر قابل تصور بزنند. گابریلا و دیمن برای یافتن یک یادگاری قدیمی، خانه پدری دیمن می روند.

سریال “منطقه گرگ و میش” نسخه ای به روز شده از یک سریال کلاسیک به همین نام است که شامل داستان های علمی تخیلی، ترسناک و معمایی می باشد. این سریال که سومین ریبوت مجموعه اصلی محسوب می شود، در قالب آنتولوژی پخش می شود؛ به این معنی که داستان و بازیگران بعد از هر قسمت یا هر فصل عوض می شوند. جوردن پیل که وظیفه توسعه و گسترش سریال را بر عهده داشته است، به عنوان راوی داستان در تمام قسمت های فصل اول حضور دارد… * آپدیـت: قسمت 10 از فصل اول اضافه شد. ((پایان فصل اول))

یک دانشجوی مؤسسه‌‌ی فن‌آوری ماساچوست متوجه می‌شود که سیارک بزرگی در حال نزدیک شدن به زمین است و تا شش ماه دیگر به زمین برخورد می‌کند. او با همکاری یک میلیاردر بخش فن‌آوری موضوع را با وزارت دفاع در میان می‌گذارند و سعی می‌کنند با مخفی نگه داشتن موضوع از مردم، زمین را از نابودی نجات دهند... * آپدیت: قسمت 13 فصل دوم اضافه شد.

ین سریال بر اساس کمیک های آرچی ساخته شده و دارای تمی راز آلود و تیره است. داستان در مورد ماجراهای یک پسر جوان به نام آرچی و دوستانش است که در شهر کوچکی به اسم “ریوردیل” زندگی میکنند. این شهر دارای ظاهری فانتزی و پر زرق و برق است، اما اسرار تاریکی در زیر این شهر نهفته است که عده ای به دنبال کشف آنها هستند…

این سریال ماجراهای 10 سال قبل از کیرک را دنبال می کند که طی آن استارفلیت در پی یافتن دنیاهای جدید و تازه هستند. در این بین افسر استارفلیت می بایست یاد بگیرند که برای درک چیزهای بیگانه ، ابتدا می بایست خودش را پیدا و درک کند.

بازمانده ی معین یا بازمانده ی برگزیده (انگلیسی: Designated Survivor) یکی از اعضای کابینه ایالات متحده آمریکاست که در زمانی که رییس جمهور و سایر مقامات عالی کشور در یک نقطه جمع شده‌اند (نظیر سخنرانی وضعیت کشور آمریکا و روز معارفه) در مکانی امن، دور و غیر افشا شده قرار می‌گیرد تا اگر احیاناً برای رییس‌جمهور و سایرین اتفاقی افتاد، زمام امور را در دست بگیرد. او معمولاً در در خارج از ساختمان کنگره، غالباً در کاخ سفید، مستقر می‌شود. هویت عضو کابینه انتخاب‌ شده معمولاً تا زمان آغاز سخنرانی رئیس جمهور مخفی می‌ماند. حال پس از یک حمله فاجعه بار تمام اعضا کابینه کشته می شوند و این فرصتی برای این فرد از پیش تعیین شده است تا رئیس جمهور شود... * آپدیت: فصل سوم به صورت کامل اضافه شد.

کارا دختر 24 ساله زور ال که توسط خانواده دنورس به فرزند خواندگی گرفته شده بود بعد از 13 سال دوری از کریپتون،سعی می کند قدرت های نامحدود خودش را که تا به حال پنهان می کرده به کار بگیرد، دنورس ها به او آموزش می دهند که چگونه این قدرت ها را کنترل کند.تا زمانی که طی یک حادثه غیر منتظره کارا از قدرتش استفاده می کند و این موضوع باعث می شود او به سمت زندگی قهرمانی سوق پیدا کند...

شش نفر از اعضای یک سفیه ی فضایی بدون سرپرست، در دورترین نقطه ی فضا بیدار می شوند. حافظه ی آنها به طور کلی پاک شده است و هیچ خاطره ای از اینکه کی هستند و چطوری وارد سفینه شده اند، ندارند...

داستان به 97 سال پس از جنگ هسته‌ای بازمی‌گردد، جایی که تمدن به مرز نابودی کشانده شده است، در همین حین، تنها سفینه‌ی حامل نجات یافتگانِ بشریت صد نفر از نوجوانان بزهکار و مُجرم را به اُمید احیای دوباره‌ی بشریت به زمین می‌فرستد...

اولیور کووین یک پسر عیاش و خوش گذران است و همیشه باعث بوجود امدن مشکلات زیادی میشود وی با دوست دختر خود هم رفتار بدی دارد.در یکی از سفر های دریایی کشتی او غرق میشود و همه فکر میکنند که او مرده است ولی او از این حادثه جان سالم بدر برده و در یک جزیره به مدت پنج سال زندگی میکند.بعد از این مدت او از جزیره نجات پیدا میکند و به شهر خود باز میگردد .الیور سعی میکند تا با خانواده و دوست دخترش که دوباره با او وارد رابطه شده است مثل گذشته رفتار کند ولی او دیگر همان الیور سابق نیست و تغییر کرده است.او شب ها لباس مخصوص خود را میپوشد و با تیر کمان خود به شکار تبهکار ها و کمک به مظلومین میرود.