فیلم داستان یک قاتل حرفهای سیا که سالهاست از طریق بخش آگهیهای طبقهبندیشدهی روزنامهها، مأموریتهای خود را دریافت میکند. او در پی انجام یکی از همین مأموریتها با رازی عجیب روبرو میشود: سازمانی که برای آن کار میکند، دیگر وجود خارجی ندارد و ...
یک افسر سابق سیا پس از اینکه متوجه میشود مرگ همسرش تصادفی نبوده است، مجبور میشود بار دیگر وارد دنیای تاریک جاسوسی شده و با یکی از دشمنانش برای کشف حقیقت متحد شود. او به زودی توطئهای را آشکار میکند که همه تصوراتش را به چالش میکشد و…
تعدادی از شورشیان سرکش یک اقدام تروریستی را علیه گروهی از خارجیها اجرا میکنند و سعی میکنند این اتفاق را طوری نشان دهند که به نظر برسد سازمان سیا در این ماجرا نقش داشته است.
در چشم انداز تاریک دلتای می سی سی پی، یک مبارز به دنبال بازپرداخت بدهی های خود در آخرین تلاش ناامیدانه برای نجات خانه خانواده مادر خوانده اش در حال مرگ است.
داستان فیلم واندر حول محور زندگی یک کارآگاه خصوصی می گردد که پس از آن که برای تحقیق درمورد یک قتل در شهر کوچکی به اسم «واندر» استخدام می شود، متوجه ارتباط میان این پرونده با پرونده «پاپوشی» می شود که منجر به مرگ دخترش شد.
این فیلم داستان نبرد دریایی میدوی در اقیانوس آرام را روایت میکند که در دههی چهل میلادی اتفاق افتاد و طی آن یک نبرد دریایی سرنوشتساز و بسیار بزرگ بین ارتش آمریکا با امپراتوری ژاپن را شاهد بودیم. این نبرد دریایی حدود سه روز طول کشید که در طول آن حدود سه هزار نفر از نظامیان ژاپنی و حدود سیصد نفر از آمریکاییها کشته شدند و…
پس از مرگ مشکوک نخست وزیر انگلستان، سران اکثر کشورهای جهان برای مراسم تدفین وی در لندن حضور می یابند و این زمان بسیار مناسبی برای تروریست هاست تا تمامی رهبران را یکجا از بین ببرند.
دانشمندی که توانایی ورود به ذهن ناخودآگاه افراد را دارد باید در همین حین که با ترس های گذشته اش روبرو میشود، جان پسر جوانی را نیز از دست یک نیروی اهریمنی قدرتمند نجات دهد...
داستان فیلم «من، فرانکشتاین/ I, Frankenstein» از این قرار است که در زمان حال در شرایطی اتفاق میافتد که گارگویلهای انتقامجو و شیاطین درندهخو یا همان دراکولا ها برای رسیدن به قدرت مبارزه میکنند.در این بین، آدام (Aaron Eckhart)، مخلوق ویکتور فرانکنشتین پس از 200 سال بین این دو نژاد که میخواهند به راز جاودانگی او پی ببرند، گیر میافتد…
"مایک بنینگ" که از محافظین سابق رئیس جمهور می باشد، طی یک حمله تروریستی به کاخ سفید، به وظیفه فراخوانده می شود. "بنینگ" با استفاده از تجربههای قبلی خود به عنوان یک مامور سرویس مخفی و با کمک امنیت ملی سعی دارد که رئیس جمهور را نجات دهد...
هشت سال بعد از اینکه «بتمن» (کریستین بیل) تمام جنایت های «هاروی دنت» را گردن میگیرد، رهبر گروهی از تروریست ها بنام «بین» (تام هاردی)، شهر گاتهام را ویران می کند و اینگونه است که شوالیه تاریکی برای محافظت از شهر باز می گردد...
"بورک" روانشناس و نویسنده ی کتاب هایی است که به مردم کمک می کند تا بر مشکلات و غم و اندوه های زندگیشان غلبه کنند و در این کار خود نیز بسیار موفق و مشهور است. او در یکی از سفرهایش که برای انجام مراسم معرفی کتاب و جلسات روانشناسی است...
بتمن به کمک سرگرد جیم گوردون و دادستان جدید هاروی دنت، شهر را از وجود آخرین خانوادههای تبهکاری پاک می کند. همکاری این سه نفر ظاهرا موثر واقع میشود، اما طولی نمی کشد که خود را در مقابل هرج و مرج های یک تبهکار نو پا بنام جوکر، عاجز می بینند.
"بیل" خوشبخت نیست.او با "جس" دختر یک بانکدار ازدواج کرده و شغلی بی هدف در بانک دارد.وقتی "جس" دست به خیانت می زند،"بیل" پا در مسیری برای پس گرفتن همسرش می گذارد و...
«کیت» (زیتا جونز) آشپز یکی از بهترین رستوران های منهتن است و به رغم خلق و خوی تندش، صاحب رستوران (کلارکسن) او را تحمل می کند چون بهترین آشپز غذاهای فرانسوی است. اما زندگی «کیت» پس از مرگ خواهرش در سانحه ی اتومبیل زیرورو می شود، چون مسئولیت نگه داری از دختر خواهرش (برسلین) به عهده ی او می افتد …
"الیزابت شورت" بازیگر تازه کاری بود که در هالیوود دهه ی 1940 تقلا می کرد اسم و رسمی به هم بزند اما در نهایت سرنوشت تلخ و غم انگیزش بر هر آن چه در مدت کوتاه زندگی حرفه ای اش بدان دست یافته بود، سایه انداخت...
یکلاس کیج از نامزد سابق خود نامه در یافت می کند که او راه یک جرزه خصوصی دعوت می کند در جایی که نامزد قدیمی نیکلاس کیج زندگی می کند در جزیره ، قوانین خاصی برای ساکنین وجود دارد .ساکنین این جزیره یه چیز های مشکوک وجود داره در این هنگام که اتفاق های خاصی رخ می دهد و …
یک روانپزشک خوب و تحصیل کرده شغل دانشگاهی اش را ترک کرده و به موسسه ای می رود که پدر رمان نویسش در آن کار میکرده. او در آنجا با معمایی عجیب روبرو می شود...
یک مهندس برق به اسم مایکل (بن افلک) که یکسری پروژه های فوق محرمانه را برای رئیس میلیادرش رتریک انجام می دهد با وی قرارداد بسته که در ازای دریافت حقوق بالا اجازه دهد تا حافظه اش پاک شود. پاک شدن حافظه او تنها منحصر به مدت زمانی است که بر روی هر پروژه کار می کند. اما یکبار رتریک به مایکل پیشنهاد می کند که در ازای دریافت یک چک حقوق بسیار بالا اجازه دهد اطلاعات سه سال حافظه او پاک شود. مایکل این پیشنهاد را می پذیرد اما در پایان کار پی می برد که دستمزد او را بالا کشیده اند و این در حالیست که حافظه سه سال اخیر خود را نیز از دست داده است و زندگی اش در نیز در خطر است. در چنین شرایطی، فقط دوست دختر او راشل (اما تورمن) بکمک او می آید تا حافظه اش را بازیابد .
قرن نوزدهم،نیومکزیکو.پدری به خانه بر می گردد به امید اینکه با دختر بالغش "مگی" ارتباط برقرار کند.دختر او ربوده شده و این اتفاق آنها را وادار می کند با هم همکاری کنند تا او را بازگردانند...
«جری بلک» (نیکلسن)، کارآگاه پلیس کهنه کاری است که در شهر کوچکی در نوادا زندگی می کند. درست در روز بازنشستگی اش، مأموریت ناخوش آیندی به او واگذار می شود: دختری هفت ساله به طرز وحشیانه ای به قتل رسیده و «جری» باید به بررسی محل قتل بپردازد و سپس آن خبر دردناک را به اطلاع پدر و مادر دختر برساند.
«بتی سایزمور» (زلوگر) در رستوران کوچکی در یکی از شهرک های کانزاس پیشخدمت است. او برای فرار از زندگی پیش پاافتاده اش، هر روز به دنیای یک مجموعه ی آبکی تلویزیونی و قهرمان اصلی محبوبش، «دکتر دیوید راول» (کینیر)، پناه می برد. وقتی شوهرش در جریان یک معامله ی مواد مخدر به قتل می رسد، «بتی» می گریزد و به لس آنجلس می رود. او که به خود قبولانده پرستار است، سرانجام در شهر فرشته ها (لس آنجلس) با دکتر رؤیاهایش ملاقات می کند.
"باک" ناخواسته مسئول نگهداری از خواهرش "مولی"، که مبتلا به اوتیسم است، می شود. پس از آن، "مولی" تحت درمان قرار میگیرد که در نهایت موجب تغییر افکار و نگرش او می شود...
«تونی داماتو» (پاچینو)، سرمربی تیم موفق «کوسه های میامی» در مسابقات فوتبال امریکایی است؛ اما صاحب جدید تیم، «کریستینا پانیاچی» (دیاز) بیش تر به نتیجه ی بازی اهمیت می دهد تا کیفیت آن...
"جری" وارد رابطه ای مخفیانه با "مری" شده و این کارش سلسله ای از اتفاقات را کلید می زد که بر روی شرکای آنها "تری" و "بری" و شخصیتهای دیگر تاثیر می گذارد...
مدی نوجوانی است که مورد قلدری قرار گرفته و غریبه ای در اینترنت به او کمک می کند. کاسپین نوجوان تنهایی است که در ریاضیات نبوغ دارد و درگیر رابطه سمی والدینش است. چاندا مهندس کامپیوتری است که مخفیانه با رقیب پرقدرت خود در حوزه تکنولوژی ملاقات می کند.
در جناح شرقی کاخ سفید، بسیاری از تاثیرگذارترین و در حال تغییر ترین تصمیمات تاریخ از دید پنهان شده اند که توسط خانم های اول کاریزماتیک، پیچیده و پویای آمریکا گرفته شده است و ...
«کمپ» (جانی دپ) روزنامه نگار مستقلی است که به منظور کار در یک روزنامه محلی به منطقه کارائیب مسافرت کرده است. یکی از دلائلی که کمپ را به این منطقه کشانده، مردم سالم و محیط دست نخورده آن است. اما به محض اینکه جهت مصاحبه ای کاری نزد سردبیری خشن به نام «لاترمن» (ریچارد ینکینز) می رود، متوجه می شود که شرایط مورد نظرش چندان هم به آن چیزی که فکر می کرده شباهت ندارد و به نوعی، بیشتر افراد این منطقه از فرهنگی عجیب و غریب برخوردارند…